احترام و مصادیق آن در زندگی زناشویی
احترام و مصادیق آن در زندگی زناشویی
یکی از ویژگیهای یک زندگی عاقلانه، عاشقانه و الهی احترام است. گاهی در اتاق مشاوره برخی از زن و شوهرها از همسرشان اظهار نارضایتی و گله و شکایت میکنند که همسر من چنین و چنان است. ما معمولاً پاسخ میدهیم، امید به اصلاح همهٔ این ضعفهای اخلاقی و رفتاری هست فقط بهشرط آنکه شما رعایت ادب و احترام را نسبت به همسرتان داشته باشید.
در حقیقت احترام، بستر اصلی ایجاد تغییر در دیگران است.
اگر به شریک زندگیتان در همه شرایط احترام گذاشتید میتوانید امیدوار باشید که باتدبیر درست نقطهضعفی را در او اصلاح کنید اما اگر به طرفتان بیاحترامی و توهین کردید چندان امیدوار نباشید که بتوانید در او تغییر مثبتی ایجاد کنید و او را تغییر دهید. برای آنکه بتوانیم در زندگی، بیش از گذشته، احترام را رعایت کنیم، باید همه مصادیق احترام را بیشازپیش بشناسیم و هم نسبت به لغزش گاههای احترام شناخت بهتری کسب کنیم که ما در این مقاله به چند نمونه از این مصادیق و لغزشگرها اشاره میکنیم.
- یکدیگر را «شما» خطاب کنید.
یکی از نکات کلیدی و مهم در شروع کار، همین است که یکدیگر را با لفظ تو صدا نزنید.
یکی از لغزشگاههای احترام، صمیمیت است.
متأسفانه ما وقتی باهم صمیمی میشویم احتراممان کم میشود. هرچقدر با همسرتان صمیمی هستید و سالها زیر یک سقف زندگی میکنید اما به هم تو نگویید. صمیمیت در زندگی خوب است بهشرط آنکه منجر به بیاحترامی نشود. میتوانید باهم صمیمی باشید و افعال مفرد استفاده کنید اما لفظ شما، تو نشود. مثلاً بگویید شما چطوری؟ خوبی عزیزم؟ نگویید تو، گفتن تو ورود به دروازه بیاحترامیهاست.
ابتدای خواستگاری به یکدیگر شما میگوییم. پس از چند ماه بلکه کمتر به هم تو میگوییم. کمکم با بیاحترامی نسبت به هم شوخی میکنیم و پس از مدتی به یکدیگر توهین میکنیم. کاش از همان روز اول جلوی آن را میگرفتید.
اگر سالهاست که به هم تو میگویید امروز به یکدیگر شما بگویید. اول کمی سخت به نظر میرسد و خارج از عادت ماست اما بهتدریج عادت میکنیم.
اگر با همسرتان با لفظ شما صحبت کردید ولی او به شما تو گفت شما کار را ادامه دهید کمکم احترام، احترام میآورد. حتی اگر هرگز اصلاح نشد و او در برابر احترام شما بیاحترامی کرد، از احترام گذاشتن منصرف نشوید چراکه حداقل پنجاهدرصد ماجرا درست است.
یادتان باشد هر کس درصحنه زندگی، امتحان خودش را میدهد. شما تلاش کنید در این آزمون قبول شوید. چرا شما مردود شوید؟
عیار هر کس در شرایط سخت معلوم میشود. اگر کسی به من و شما احترام بگذارد اینکه ما هم احترام او را نگهداریم چندان سخت نیست. همه هنر زندگی به این است که من و شما در مقابل بیاحترامی دیگران، رعایت احترام کنیم و توهین را با توهین پاسخ ندهیم
- یکدیگر را با احترام صدا بزنید.
اسم یکدیگر را خشکوخالی نگویید. از الفاظ خانم، آقا، جان استفاده کنید. فرقی نمیکند همسر شماست یا فرزند شما، یا خواهر و برادرتان. مطمئن باشید اگر مقید باشید در زندگی یکدیگر را با احترام خطاب کنید بسیاری از بیاحترامیها رخ نمیدهد.
- جلوی جمع از یکدیگر انتقاد نکنید.
اگر میخواهید به همسرتان تذکر دهید و انتقاد کنید هرگز در حضور دیگران نباشد. دقت کنید منظور این نیست که در مقابل افراد غریبه نباشد. حتی در حضور فرزندتان هم از همسرتان انتقاد نکنید. انتقاد در جمع یکی از مصادیق حرمتشکنی است؛ بنابراینیکی از مصادیق جدی احترام آن است که دقت کنیم اگر نسبت به همسر خود انتقادی داریم این را نزد فامیل، بستگان، دوستان و اطرافیان و حتی فرزند خود نگوییم. انتقاد در جمع شخصیت فرد را تخریب میکند.
- سلام کنید.
سلام کردن از مصادیق اولیه احترام است. اگر برای کسی احترام قائلیم آیا به او سلام نمیکنید؟ برخی از افراد حتی به هم سلام هم نمیکنند؛ یعنی آقا یا خانم همینطور وارد خانه میشوند اما سلام نمیکنند. جوان خانه بیرون میرود و چند ساعت بعد برمیگردد اما مقید به سلام نیست. سلام کردن صرفنظر از اینکه مصداق مهم احترام است. نام خداست، محبت میآورد و باعث گرمی و گوارایی زندگی میشود.
- فحش ندهید، توهین نکنید.
یکی از عواملی که بهطورجدی مصداق بیاحترامی است، توهین کردن است. پیامبر ص میفرمایند هر کس به خانوادهاش توهین کند، خوشی را از دست خواهد داد. این موضوع یک دلیل زمینی و یک دلیل آسمانی دارد. دلیل زمینی آن یعنی وقتی من به خانوادهام توهین میکنم ممکن است آنها هم چیزی بگویند و مشاجرهای پیش میآید و اوقاتتلخی میشود و بدین ترتیب زندگی ناگوار میگردد؛ اما دلیل آسمانی آن این است که در حقیقت گوارایی و خوشمزگی چاشنی است که خداوند باید در ظرف ما بریزد. وقتی در خانواده ما توهین و فحش و ناسزا جریان دارد خداوند آن چاشنی را در زندگی ما نمیریزد.
یکی دیگر از لغزشگاههای احترام عصبانیت است. باید مراقب باشیم در هنگام عصبانیت از دایره احترام خارج نشویم. نکتهای که باید همواره به آن توجه داشته باشیم اینکه یادمان باشد در فحش هیچ اثر تربیتی نیست؛ یعنی با فحش و ناسزا هیچ کاری اصلاحنشده و نخواهد شد؛ اما از آنطرف بسیار مخرب و ویرانگر است. توهین، بیاحترامی و بیادبی نهتنها دستاوردی برایمان نداشته و نخواهد داشت بلکه آسیبها و لطمههای فراوانی به زندگی ما زده است.
باید تلاش کنیم پیش از آنکه مهربان و بامحبت، سخاوتاند و بااراده و باپشتکار باشیم و یا هر صفت مثبت دیگری داشته باشیم مؤدب باشیم که بیادبی گرفتاری میآورد. برای مؤدب بودن باید ادب را تمرین کنیم. باید خود را به مؤدب بودن وادار کنیم و با خود قرار بگذاریم از دایره ادب خارج نشویم. مؤدب بودن نیازمند تمرین و تلاش و مراقبت مستمر است و یکشبه و با یک تصمیم ایجاد نمیشود.
- کلام کسی را قطع نکنید.
یکی از نشانههای ادب و احترام این است که در کلام دیگری نپریم و سخن او را قطع نکنیم. قطع کلام یعنی بیاحترامی. قطع کلام یک نفر یعنی اینکه حرفهای شما تکراری است. خستهکننده است. من بلدم و میدانم شما چه میخواهی بگویی. حوصلهات را ندارم. حرفت اشتباه است. غلط میگویی. چرند میگویی و… درواقع پیام پنهانی قطع کلام بیاحترامی است.
- احترام به خانواده و بستگان یکدیگر
یکی از مصادیق احترام، این است که به متعلقین طرف مقابل احترام بگذارید. بیاحترامی به بستگان و متعلقین فرد، بیاحترامی به خود اوست. خانمی از دست شوهرش گلهمند بود که شوهرم مدام به من فحش میدهد. وقتی از آقا پرسیدم که چرا چنین میکنید گفت: من اصلاً به خانمم فحش نداده و نمیدهم. من هر چه فحش میدهم به پدر و مادرش میدهم!
همیشه مراقب باشید خطاهای خانواده همسر موجب بدرفتاری شما با همسرتان نشود. متأسفانه ما گاهی از رفتار پدر مادر خواهر و برادر و یا فامیل همسرمان ناراحتیم اما با همسرمان قهر و ناراحتی و دعوا تندی میکنیم درصورتیکه او گناهی ندارد. چرا باید به او پرخاش کنیم؟ او چه تقصیری داشته است؟
با خود عهد ببندیم که اگر کل دودمان و بستگان من خطا کردهاند به من ربطی ندارد و اگر تمام فامیل همسرم خطا کردند به همسرم ارتباطی ندارد. به متعلقین همسرتان ناسزا نگویید. هرچند آنها خطای جدی کردهاند. این بیاحترامی، بیاحترامی به همسرتان است.
- مشورت خواستن
یکی از مصادیق احترام این است که شریک خود را مورد مشورت قرار دهیم. البته موضوع این نیست که شما الزاماً نظر طرف مقابل را عمل کنید. بلکه در وهله اولنظر خواستن و مشورت کردن مهم است و نشانه احترام است. ممکن است بعدها با تأمل و اندیشه همان نظر او را اعمال کنید و ممکن است همنظر بهتری باشد و نظر دیگر را انجام دهید ولی مشورت را بخواهید و نظر او را بپرسید. با این کار نشان دادهاید که او را بهعنوان شریک زندگی پذیرفتهاید و نظر او برای شما اهمیت دارد. متأسفانه برخی از آقایان، در هیچ موردی نظر همسر خود را نمیپرسند و صرفاً هر چه به ذهنشان میآید انجام میدهند. اینیک بیاحترامی پنهان است و شما با زبان بیزبانی میگویید شما و نظر شما برای من مهم نیستند و اهمیتی ندارند.
با رعایت این موارد و کسب مهارت لازم در حوزه احترام و مصادیق آن، زندگی عاقلانه، عاشقانه و عارفانهای داشته باشید.
دیدگاهتان را بنویسید